♥عاشـــــــقانه♥

سخت است...

+ نوشته شده در  سه شنبه 29 بهمن 1392برچسب:,ساعت 21:33  توسط رهـــــــــــــا 

عميق ترين درد

عميق ترين درد زندگي مردن نيست 

 

بلكه ناتمام ماندن قشنگترين داستان زندگي است

 

 كه مجبوري آخرش را با جدايي به سرانجام برساني

+ نوشته شده در  یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:,ساعت 18:51  توسط رهـــــــــــــا 

کاش

کاش دنیا یکبار هم که شده

بازیش را به ما می باخت مگر چه لذتی دارد

این بردهای تکراری برایش؟!

+ نوشته شده در  جمعه 25 بهمن 1392برچسب:,ساعت 12:6  توسط رهـــــــــــــا 

مواظب باش...

مواظب آدمهایی که به خاطر فراموش کردن یکى دیگه ، بهتون نزدیک میشن باشین !

نه اینکه بد باشن ، نه …

شاید دوست داشتنى هم باشن ، فقط قابل اطمینان نیستن 

+ نوشته شده در  جمعه 25 بهمن 1392برچسب:,ساعت 12:0  توسط رهـــــــــــــا 

نمیخندم

مدتی است دیگر از تهِ دل نمیخندم

فقط لب هایم

نقشی به نام لبخند را بازی میکنند

تا کسی نفهمد بی تو چه میگذرد

+ نوشته شده در  جمعه 25 بهمن 1392برچسب:,ساعت 12:0  توسط رهـــــــــــــا 

کتاب سرنوشت...

کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت

نوبت به ما که رسید قلم افتاد…

دیگر هیچ ننوشت!

خط تیره گذاشت و گفت:

تو باش اسیر سرنوشت…

+ نوشته شده در  چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:,ساعت 19:39  توسط رهـــــــــــــا 

این روزهایم

این روزهایم به تظاهر می گذرد...

تظاهر به بی تفاوتی...

تظاهر به بی خیالی...

به شادی...

به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست...

اما...

چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"

+ نوشته شده در  چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:,ساعت 19:36  توسط رهـــــــــــــا 

چسب زخم ها...

+ نوشته شده در  چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:,ساعت 19:34  توسط رهـــــــــــــا 

تلخ کردن...

چه اشتباه بزرگیست !
تلخ کردن زندگی خود برای کسی که در دوری ما ، شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری می کند . . .

+ نوشته شده در  چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:,ساعت 19:25  توسط رهـــــــــــــا 

سلامتی

سلامتی رفیقی که با خونه دعوا کرد و ۶ماه تو خونه ی رفیقش موند,
 
بعد ۶ماه که سرکوچه وایستاده بود به ۱دختری تیکه میندازه,
 
دوستاش میگن:این خواهر همون رفیقتبود که ۶ماه تو خونش موندی,
 
ناراحت میشه میره پیش رفیقش میبینه داره عرق میخوره, 
 
میگه رفیق من خواهرتو نشناختم و بهش تیکه انداختم,
 
رفیقش ۱پیک سنگین میریزه و میگه:
 
سلامتی رفیقی که ۶ماه تو خونم زندگی کرد و خواهرمو نشناخت…
+ نوشته شده در  چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:,ساعت 19:23  توسط رهـــــــــــــا 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد